موکب قند چناران در مسیر مهربانی
دهه آخر صفر است و جادهی چناران به مشهد، حال و هوایی خاص دارد؛ کاروان پای پیاده با دلی سرشار از عشق به اهل بیت(ع). بسیاری از آنها جاماندگان پیادهروی اربعین هستند، دلهایی که هنوز در کربلا مانده و حالا مسیر مشهد، تنها فرصت، برای نزدیک شدن به حضرت رضا(ع) است. هر گامشان پر از اشتیاق، اشک و ذکر است و هر نفس، زمزمهای از عشق به اهل بیت(ع) را،دارد.

به گزارش آستان نیوز ،موکب شرکت قند چناران برای چهارمین سال متوالی،در حاشیه جاده آسیایی، کنارکارخانه قند چناران، بساط خدمت و مهربانی را پهن کرده است.
زائرانی که با هزار و یک امید و آرزو روانه مشهد میشوند، در این موکب، با جرعهای چای، لقمهای نان و نگاه پرمهر خادمان مورد استقبال موکب داران این مکان معنوی قرار می گیرند.
هر کاروان در دل خود داستانهایی دارد؛ پیرزنی که سالها تنها پیاده میرود، مادری که یاد فرزند شهیدش را زنده نگه میدارد، پسربچهای که آرزوی کربلا دارد و …
اینجا هر قدم، هر نگاه و هر لبخند، روایت خودش را دارد و موکب قند چناران، تنها محلی برای استراحت و پذیرایی نیست؛ جایی است که دلها سبک میشوند و امید، جانی تازه، به خود می گیرد.
موکبی به رنگ بهشت
خورشید هنوز حالا، حالاها کار داشت که،داغی خود را روی آسفالت جادهی چناران – مشهد بگذارد. پسرک نوجوان، که تازه پشت لبش،سبز شده بود ، سرمست از اینکه هوا، زیادی گرم نیست، جلوتر از همهی کاروان قدم میزد. قد و جثه ی ریزی داشت اما بسیار پر جنب و جوش بود.
هر کس که کمی از نفس میافتاد، رضا جلو میرفت و با لبخندش خستگی را، از دلشان میزدود.
وقتی به موکب شرکت قند چناران رسید، چشمانش برق زد. پرچمهای سبز و طلایی که به اهتزاز درآمده بودند، بوی نان و شلهزرد تازه، صدای آرام مداحی و خادمانی که با محبت و لبخند پذیرایی میکردند؛ همه چیز برایش شبیه یک رؤیای شیرین بود.
او با شور و شوق به سمت خادمها رفت و برای بچههای موکب، شلهزرد گرفت.
برای هر کس که پیرتر و خستهتر بود، خدمتی کوچک و دلنشین انجام داد. نگاهش پر از شعف و لبخند بود؛ انگار خودش بهشتی کوچک در دل این موکب مهربانی، ساخته بود.
گلی گم کرده ام ، می جویم او را…
آش رشتهی داغ را خادم موکب به دست پیرزنی داد که به نظر میرسید،راه حسابی او را خسته کرده بود . پیرزن مات و مبهوت به خادم نگاه می کرد؛ گویی، چشمان پیرزن، پر از حیرت و خاطره بودند. خادم، با دل نگران، در ذهنش مرور کرد که چه اتفاقی افتاده است؟!
اشکی از گوشه چشمان پیرزن جاری شد و با صدایی گرفته، آرام زمزمه می کرد:گلی گم کردهام میجویم او را ….
دل خادم لرزید و پیرزن نصفه و نیمه ادامه داد:
«پسرم خیلی شباهت عجیبی به شما داشت. محمدم در راه دفاع از ناموس و وطن شهید شد، آش پشت پا، برایش درست کردم… اما او هیچ وقت برنگشت…»
اشکهایش همچنان روی گونههایش میغلتید و با چادرش، آرام گوشهی چشمانش را، پاک میکرد. فضایی که پر از بوی آش رشته، نان و مهربانی می داد، حالا بار غم و دلتنگی را به خود گرفته بود.
خادم، بغضش را فرو خورد و لحظاتی کنار مادر شهید نشست، بیآنکه حرفی بزند، فقط با نگاهش همراهی کرد؛ لحظاتی پر از نگاه معصومانه مادری منتظر در قاب صورت خادمی که، شبیه محمد،به نظر می رسید تا تلاطم دلتنگی چشمانش،کمی آرام بگیرد.
هدیه ای از جنس نجابت
سرباز جوان، چند روزی بیشتر مرخصی نداشت؛ اما همین فرصت کوتاه را،غنیمتی دانست تا همراه با همسرش راهی سفر شود.
مقصدشان پیادهروی دهه صفر به سوی مشهدالرضا(ع) بود؛ سفری آمیخته با خستگی راه، اما سرشار از عشق و شوق دیدار.
گامهایشان در مسیر چناران تا مشهد، نه تنها گذر زمان مرخصی را معنا میبخشید، بلکه دلهایشان را، به پنجره فولاد، پیوند میزد.
وقتی به موکب قند چناران رسیدند، هوا تاریک شده بود.پرچمهای سبز و رنگارنگ،بوی نان و آش و شربتهای گرم،لبخند خادمان که با نگاهشان گرمای حضور را منتقل میکرد و خستگی راه را، از جسم خسته هر پیاده ای می تکاند.
خادمان آنها را به مسجد ابوالفضلی کارخانه قند هدایت کردند، جایی که اسکان برای استراحت، فراهم بود.
همسرش ،با شوق به اطراف نگاه میکرد، چشمهایش پر از حس و حال مسیر و فضای موکب بود. بعد از استراحتی کوتاه، برایشان بستهای کوچک و روسریای زیبا آماده شده بود؛هدیه ای ماندگار از نجابت و مهربانی.
حالا ادامه راه با آن روسری رنگارنگ حس و حالی عرفانی تر به خود گرفته و عطش دل را برای رسیدن به مقصد، دو چندان کرده بود.
امسال، موکب شرکت قند چناران در چهارمین سال برپایی خود، در حاشیه جاده آسیایی چناران، کنار کارخانه قند چناران، میزبان زائران پیاده و سواره مسیر مشهد الرضا بود. این مسیر ۴۵ کیلومتر تا مشهد و ۶۰ کیلومتر تا حرم را شامل میشود و پیادهروی آن یک شبانهروز طول میکشد.
همه کاروانهای مسیر شمالی وشمال خراسان رضوی و خراسان شمالی، اعم از اهل تشیع و تسنن، از این نقطه عبور میکنند و خادمان موکب قند چناران در این ایام ، پذیرای هر قدم زائران عاشق اهل بیت (ع)،هستند.
گزارشگر : وحدانه آخوندشریف